به گزارش خبرنگار
سلام لردگان؛ ارتش بعثى در فكر تصرف سريع اين شهر و از آنجا محاصره و تسخير آبادان بود، همچنين رؤياى هجوم همهجانبه به دشتهاى خوزستان و سيطره بر اهواز را در ذهن مخدوش خويش مىپرورانيد اما هيچوقت فكر نميكرد در خرمشهر تلفات سنگينى را متحمل شود و چون موفق نشدند از طريق جاده شلمچه و صد دستگاه و انبارهاى عمومى، بندر شهر را تصرف كنند، ناگزير گرديدند شهر را دور بزنند كه در آنجا هم مردم چون سدى استوار در برابر دشمن قرار گرفتند. با كدام معيار مىتوان جنگ نابرابر تفنگ را با سلاحهاى سنگين و پيشرفته و ارتشى كارآزموده و تعليمديده به قياس نشست و اگر نبود خيانت كسانىكه دل در تعلقات دنيا داشتند و مشغول هواى نفس بودند، دشمن كينهتوز براى هميشه نابود ومايوس مىگرديد. وقتى بخشى از خرمشهر اشغال گشت دلاوران، سنگرهاى مقاومت را به آن سوى كارون و اروند بردند و به انتظار روزهاى فتح و ظفر نشستند البته آنان از خيانت منافقين و ليبرالها كه بهظاهر براى دفاع از انقلاب آمده بودند و در باطن مىخواستند مقاومت نيروهاى ارزشى را مخدوش سازند، رنج فراوان مى بردند.
خرمشهر قهرمان پس از ۳۴ روز مقاومت قهرمانانه، به دست دژخيمان بعثى اشغال شد
.
خرمشهر در كلام امام خمينى(ره) ومقام معظم رهبرى(مدظلهالعالي)
امام خميني(ره): «فتح خرمشهر، فتح خاك نيست؛ فتح ارزشهاى اسلامى است
. خرمشهر، شهر لالههاى خونين است. خرمشهر را خدا آزاد كرد. مبارك باد بر ملت عظيمالشأن ايران اينچنين فرزندان سلحشور و جان بركفى كه نام آنان و كشورشان را جاويدان كردند و مبارك باد بر اسلام بزرگ، اين متابعانى كه در دو جبهه، با دشمن باطنى و دشمنان ظاهرى، پيروزمندانه و سرافراز امتحان خويش را دادند و براى اسلام سرافرازى آفريدند
.»
جانشين شايسته امام خمينى(ره)، مقام معظم رهبرى(مدظله العالى) نيز در اينباره مىفرمايد: «حماسه فتح خرمشهر و عمليات عظيم بيتالمقدس، در اين كشور خواهد ماند، هم در آن روزى كه اين حادثه اتفاق افتاد، هم هر وقت كه اينگونه حوادث براى افكار مردم تشريح گردد. اينكه پانزده الى بيست هزار نفر به صف براى اسارت بيايند و تسليم شوند، مسأله عادى نيست، بلكه مافوق طبيعت است
.«
مشاهدات عينى امام خامنهاى(مدظله العالى(
بنده در همان دوران غربت وقتى خرمشهر در اشغال دشمنان بيگانه بود نزديك پل خرمشهر رفتم و به چشمِ خودم ديدم وضعيت چگونه است. فضا غمآلود و دلها سرشار از غصه بود و دشمن با اتكاء به نيروهاى بيگانه كه به او كمك مىكردند همين آمريكا و غربىها و همين مدعيان دروغگو و منافق حقوق بشر در خرمشهر مستقر شده بود. تانكهاى او، وسايل پيشرفتهى او، هواپيماهاى مدرن او، نيروهاى تا دندان مسلح او؛ بچههاى ما آر.پى.جى هم نداشتند؛ با تفنگ مىجنگيدند؛ اما با ايمان و با صلابت
.
مشى سياسى بنىصدر باعث شد تا نه تنها اوضاع جنگ به نحو مطلوبى پيش نرود، بلكه بحرانهاى سياسى داخلى همچون غائلهى ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ شعلهور شود
.
دليل نفوذ بيگانه
در حالىكه خبرهاى تنشهاى مرزى ايران و عراق كمكم جدىتر مىشد، در آخرين روز شهريورماه، ارتش عراق رسماً با استعداد ۴۸ يگان سازماندهىشده در قالب تيپها و لشكرهاى زرهى، مكانيزه و پياده، با پشتيبانى ۸۰۰ قبضه توپ، ۵۴۰۰ دستگاه تانك و نفربر، ۴۰۰ قبضه توپ ضدهوايى، ۳۶۶ فروند هواپيما و ۴۰۰ فروند هلىكوپتر به خاك ايران حمله مىكند. اگرچه دولت عراق در ابتدا لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزاير را بهانهى اين تجاوز اعلام كرده بود، اما طه ياسين رمضان، معاون نخستوزير عراق يك سال بعد و در گفتوگو با مجلهى «الثورة» گفت: «اين جنگ بهخاطر عهدنامهى ۱۹۷۵ و يا چند صد كيلومتر خاك و يا نصف شط العرب نيست؛ اين جنگ بهخاطر سرنگونى جمهورى اسلامى است».
۳۴روز مقاومت
خرمشهردر ۳۱شهريور ۱۳۵۹، زير آتش سنگين ارتش عراق قرار گرفت. انبوهى از آتش خمپارهها و توپهاى دشمن، روى شهر باريدن گرفت. همه غافلگير و حيران شده بودند و شهر در آتش مىسوخت و صداى انفجار لحظهاى قطع نمىشد. طولى نكشيد كه بيمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهدا. زنان و كودكان و سالخوردگان، آواره بيابانها و جادهها شدند و مردم بهويژه جوانان، به مسجد جامع و ديگر پايگاهها رو آوردند تا براى مقاومت سازماندهى شوند
.
مسجد جامع خرمشهر، نقشى اساسى در اين مدت داشت؛ ازجمله: مركز پشتيبانى، امداد و اطلاعات جنگ، توزيع سلاحها، ساخت بمب دستى، توزيع غذا، توزيع نيروهاى اعزامى، استقرار بىسيم مادر و مقر فرماندهى. در حقيقت، مسجد جامع مانند مادرى فرزندان خويش را زير بال و پر گرفته بود و مانند قلبى، با وجود كوشش دشمن در تخريب مراكز نظامى و پشتيبانى شهر با سلاحهاى دوربرد، تا آخرين ساعتها مىتپيد. تلاش فرزندان خرمشهر چون محمد جهانآرا، بهروز مرادى، احمد شوش، بهنام محمدى، امير رفيعى، محمد دشتىزاده و نورانى و ياران اندك آنان، اگرچه نتوانست خرمشهر را نجات دهد، اما دشمن را در دستيابى به اهدافش ناكام گذاشت تا اينكه پس از ۳۴ روز پايدارى و مقاومت، در چهارم آبان ۱۳۵۹(ه. ش) خرمشهر، خونينشهر شد و به دست دشمن افتاد
.
اقتدارمردمى تغيير نگاه خارجى
با عزل بنىصدر و كنار گذاشته شدن او از صحنهى سياسى و نظامى كشور، گويى مانعى بزرگ براى پيشرفت كار جنگ و كشور از سر راه ملت ايران برداشته شد
. عمليات «ثامنالائمه» و شكستهشدن حصر آبادان در ۵ مهر ۱۳۶۰ نخستين ثمره توجه به نيروى مردمى بود.
در آن زمان نمايندهى امام رحمهالله در شوراى عالى دفاع، دليل موفقيت را اينچنين مىگويند: «تا قبل از عمليات ثامنالائمه، نيروهاى مردمى بهكار گرفته نمىشد. يعنى از بسيج و سپاه در عمليات بهصورت كامل خبرى نبود. و در عمليات بيتالمقدس به تاريخ دهم ارديبهشت آغاز و خرمشهر بهطور كامل آزاد شد و پرچم پُرافتخار جمهورى اسلامى ايران برفراز «مسجد جامع» و پل تخريبشدهى خرمشهر به اهتزاز درآمد
.
اين پيروزى نگاه جهانيان را به انقلاب اسلامى ايران تغيير داد. كسانىكه تا آن روز بهدنبال فروپاشى انقلاب تازه متولدشدهى اسلامى در ايران بودند، پس از فتح خرمشهر تغييرات و ترديدهاى بسيارى در باورشان ايجاد شد.
نقل خاطرهاى از حضرت آيتالله خامنهاى كه آنزمان رئيسجمهور بودند، اين نكته را نشان مىدهد: «خرمشهر وقتى آزاد شد... خيلى كار عظيمى بود؛ هم از لحاظ سياسى مهم بود، هم از لحاظ نظامى بسيار پيچيده و مهم بود، هم از لحاظ اجتماعى و نگاه عمومى و دل مردم، چقدر مهم بود و تأثير داشت. از همه جهت كار عظيمى بود. همه، از جاهاى مختلف آمدند. اوايل رياست جمهورى بنده بود
. يك هيأت جهانى به ايران آمد و رئيس آن -قريب به اين مضمون- به من گفت: امروز در دنيا وضع شما با يك سال پيش از زمين تا آسمان تفاوت كرده است
.
امروز ما در مقابل قوىترين قدرتهاى عالم، يعنى در مقابل آمريكا، احساس قدرت مىكنيم. علت اين احساس قدرت اين است كه شما هستيد. يعنى يك نيروى لايزال و تمام نشدنى. اگر شما بىتفاوت بوديد، اگر به جنگ و صلح و انفاق و آباد كردن و عمران و سازندگى بىاعتنا بوديد، قطعاً هيچكس نمىتوانست از مسؤولان ادعا كند كه در مقابل اين تهاجم عظيم همهجانبهاى كه امروز از طرف قدرتهاى بزرگ به ما مىشود، قابل تحمل است
.
زنان خرمشهر و حماسه مقاومت
خرمشهر دو سال بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، دختران و زنانى داشت كه خالق حماسههاى مقدسى بودند كه هر انسانى مىتواند بر آن افتخار كند. حضور دختر يا زنى مسلمان در رويارويى مستقيم با دشمنى كه به هيچ پيمان دينى، اخلاقى و انسانى پايبند نيست، بسيار دشوار و خطرآفرين است و همين نكته، دفاع مقدس را از ديگر نبردها ممتاز مى كند. تمامى بانوانى كه براى دفاع از حيثيت دينى و ملى خود در خرمشهر ماندند، كاملاً داوطلبانه و بهدور از هرگونه اجبارى، اينكار را كردند
.
در حماسه۳۴روزه مقاومت خرمشهر، زنان نقش بهسزايى ايفا كردند. آنها در واقع ميداندار اصلى اين فعاليت سخت و جانفرسا بودند. با كم شدن تعداد مردان، زنان بار امدادگرى و رسيدگى به مجروحين را به دوش گرفتند
. فعاليتهاى آنان عبارت بود از پرستارى و انتقال مجروحين به بيمارستان، نظافت محيط بيمارستان، شناسايى شهدا، حتى حفر زمين براى تدفين آنان و در اينجا بود كه زنان سلاح برداشتند و دوشادوش مردان جنگيدند
.
فتح خرمشهر، حماسه مقاومت
در ساعت دو بعد از ظهر روز سوم خرداد ۱۳۶۱، پس از ۲۴روز رزم بىامان، خرمشهر بهطور كامل آزاد شد و پرچم پرافتخار اللهاكبر، بر فراز مسجد جامع و پل تخريبشده خرمشهر به اهتزاز در آمد. خرمشهر، اين شهر مقاوم كه پس از۳۴روز پايدارى و مقاومت، در چهارم آبان ماه ۱۳۵۹، به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز (نوزده ماه) اسارت، بار ديگر به آغوش گرم ميهن اسلامى بازگشت. رزمندگان اسلام در اولين اقدام، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزادسازى خرمشهر، به سرعت در همهجا طنين افكند و ملت مسلمان ايران را كه مدتها در آرزوى شنيدن چنين خبر مسرتبخشى بودند، غرق شادى و سرور كرد. مردم به خيابانها ريختند و با پخش شيرينى، به جشن و شادى پرداختند و با فرارسيدن شب، بر پشتبامها نداى اللهاكبر سر دادند
انتهاب پبام/630 ل.